معنی فارسی sprights

B1

روح کوچک یا موجود خیالی که در افسانه‌ها به عنوان موجودات شاد و دوست‌داشتنی معرفی می‌شود.

A mischievous or playful spirit or sprite in folklore.

example
معنی(example):

روح‌های کوچک دور چمنزار رقصیدند و شادی و نشاط آوردند.

مثال:

The sprights danced around the meadow, bringing joy and cheer.

معنی(example):

در داستان، روح‌های کوچک به مسافران گمشده کمک کردند که راه خود را پیدا کنند.

مثال:

In the story, the sprights helped the lost travelers find their way.

معنی فارسی کلمه sprights

: معنی sprights به فارسی

روح کوچک یا موجود خیالی که در افسانه‌ها به عنوان موجودات شاد و دوست‌داشتنی معرفی می‌شود.