معنی فارسی sprigtail
B1نام یک نوع پرنده یا موجود که دم آن باریک و زیباست.
A term referring to a type of bird known for its long, beautiful tail.
- NOUN
example
معنی(example):
دم رنگارنگ پرنده توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The sprigtail caught everyone’s attention with its colorful feathers.
معنی(example):
به دم پرندهای که در آسمان بالا میرود نگاه کن.
مثال:
Look at the sprigtail soaring high in the sky.
معنی فارسی کلمه sprigtail
:
نام یک نوع پرنده یا موجود که دم آن باریک و زیباست.