معنی فارسی spruceness

B2

آراستگی، به معنای مرتب و تمیز بودن.

The quality of being neat and well-groomed.

example
معنی(example):

آراستگی لباس او همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The spruceness of his outfit impressed everyone.

معنی(example):

او به آراستگی مبلمان در خانه تحسین کرد.

مثال:

She admired the spruceness of the furniture in the house.

معنی فارسی کلمه spruceness

: معنی spruceness به فارسی

آراستگی، به معنای مرتب و تمیز بودن.