معنی فارسی sprucify
B1نظافت و مرتب کردن یک مکان، به معنای بهبود ظاهر یا وضعیت مکانی است.
To make something neater and tidier in appearance.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند دفتر را قبل از رسیدن مشتریان مرتب کنند.
مثال:
They decided to sprucify the office before the clients arrived.
معنی(example):
زمان آن است که فضای زندگیتان را مرتب کنید.
مثال:
It's time to sprucify your living space.
معنی فارسی کلمه sprucify
:
نظافت و مرتب کردن یک مکان، به معنای بهبود ظاهر یا وضعیت مکانی است.