معنی فارسی spumier
B1مقایسهای از کلمه 'spumy'، به معنای دارای کف بیشتر.
More frothy than something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این صابون کف بیشتری نسبت به آخری که استفاده کردم تولید میکند.
مثال:
This soap produces a spumier lather than the last one I used.
معنی(example):
دسر حتی بیشتر از آنچه که سرآشپز پیشبینی کرده بود، کف آلود بود.
مثال:
The dessert was even spumier than the chef had anticipated.
معنی فارسی کلمه spumier
:
مقایسهای از کلمه 'spumy'، به معنای دارای کف بیشتر.