معنی فارسی squabblers
B1شخصی که دائماً درباره مسائل کوچک و پیشپاافتاده بحث میکند و اغلب باعث تأخیر در تصمیمگیری میشود.
A person who engages in petty arguments or disputes.
- NOUN
example
معنی(example):
جدالکنندگان نتوانستند بر سر اینکه به کجا بروند برای شام توافق کنند.
مثال:
The squabblers could not agree on where to go for dinner.
معنی(example):
در جلسه، جدالکنندگان وقت را با بحث درباره مسائل پیش پا افتاده تلف کردند.
مثال:
In the meeting, the squabblers wasted time arguing about trivial matters.
معنی فارسی کلمه squabblers
:
شخصی که دائماً درباره مسائل کوچک و پیشپاافتاده بحث میکند و اغلب باعث تأخیر در تصمیمگیری میشود.