معنی فارسی squirism

B1

پدیده یا مجموعه‌ای از ویژگی‌ها یا رفتارهای مرتبط با سنجاب‌ها و موجودات مشابه.

A phenomenon or set of characteristics or behaviors associated with squirrels and similar creatures.

example
معنی(example):

ویژگی‌های عجیب سکوریسم دانشمندان را مجذوب کرد.

مثال:

The quirks of squirism fascinated the scientists.

معنی(example):

او سکوریسم را در حیوانات مختلف بررسی کرد.

مثال:

He studied squirism in various animals.

معنی فارسی کلمه squirism

: معنی squirism به فارسی

پدیده یا مجموعه‌ای از ویژگی‌ها یا رفتارهای مرتبط با سنجاب‌ها و موجودات مشابه.