معنی فارسی standardness
B1حالت یا کیفیت داشتن استاندارد، یعنی طبق معیارها و الگوهای خاص عمل کردن.
The quality of being standard or conforming to a standard.
- NOUN
example
معنی(example):
استاندارد بودن این روش به اطمینان از قابلاعتماد بودن آن کمک کرد.
مثال:
The standardness of the procedure ensured its reliability.
معنی(example):
استاندارد بودن محصول آن را در بین مصرفکنندگان محبوب کرد.
مثال:
The standardness of the product made it popular among consumers.
معنی فارسی کلمه standardness
:
حالت یا کیفیت داشتن استاندارد، یعنی طبق معیارها و الگوهای خاص عمل کردن.