معنی فارسی starer
B1کسی که به طور مداوم و با دقت به چیزی یا کسی نگاه میکند.
A person who stares or gazes at someone or something for a prolonged period.
- NOUN
example
معنی(example):
ناظر در حین تماشا کردن نقاشی در افکارش گم شده بود.
مثال:
The starer was lost in thought while observing the painting.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، نگاهکننده میتواند غیرمحترمانه تلقی شود.
مثال:
Being a starer can be considered rude in some cultures.
معنی فارسی کلمه starer
:
کسی که به طور مداوم و با دقت به چیزی یا کسی نگاه میکند.