معنی فارسی stardusts
B1غبار ستارهای، مواد درخشانی که از ستارهها ناشی میشوند و ممکن است به طور نمادین نیز استفاده شوند.
Tiny particles or remnants of stars, often used metaphorically.
- NOUN
example
معنی(example):
جشنواره پر از غبار ستارهای ناشی از آتشبازی بود.
مثال:
The festival was filled with stardusts from the fireworks.
معنی(example):
او معتقد بود که عشق میتواند غبار ستارهای را به زندگی آنها بیاورد.
مثال:
She believed that love could bring stardusts into their lives.
معنی فارسی کلمه stardusts
:
غبار ستارهای، مواد درخشانی که از ستارهها ناشی میشوند و ممکن است به طور نمادین نیز استفاده شوند.