معنی فارسی statured

B2

شخصی که دارای stature یا مقام و اعتبار مشخص در یک حوزه است.

Having a good reputation or recognized importance in a certain area.

example
معنی(example):

او یک فرد باقدرت در زمینه خود است.

مثال:

He is a statured individual in his field.

معنی(example):

مجسمه با قدری نماد قدرت است.

مثال:

The statured statue symbolizes strength.

معنی فارسی کلمه statured

: معنی statured به فارسی

شخصی که دارای stature یا مقام و اعتبار مشخص در یک حوزه است.