معنی فارسی statuing
B1تعیین یا تصویب یک سیاست یا قاعده به طور رسمی و قانونی.
The act of establishing or enacting a policy or regulation.
- VERB
example
معنی(example):
ایجاد یک سیاست جدید میتواند پیچیده باشد.
مثال:
Statuing a new policy can be complicated.
معنی(example):
شرکت در حال ایجاد دستورالعملهای خود است.
مثال:
The company is statuizing its guidelines.
معنی فارسی کلمه statuing
:
تعیین یا تصویب یک سیاست یا قاعده به طور رسمی و قانونی.