معنی فارسی staymaker

B2

شخصی که لباس‌های مخصوصی مانند کمرشکم‌ها را می‌سازد.

A person who makes or designs corsets and similar clothing.

example
معنی(example):

سازنده بندهای لباس کمرشکم‌های زیبایی برای نمایش مد ساخت.

مثال:

The staymaker crafted beautiful corsets for the fashion show.

معنی(example):

یک سازنده بند در صنعت پوشاک برای لباس‌های سفارشی ضروری است.

مثال:

A staymaker is essential in the garment industry for tailored clothes.

معنی فارسی کلمه staymaker

: معنی staymaker به فارسی

شخصی که لباس‌های مخصوصی مانند کمرشکم‌ها را می‌سازد.