معنی فارسی stellifies

B1

فعلی که به معنای تبدیل کردن چیزی به شکل ستاره‌ها است.

To transform or convert something into a stellar form.

example
معنی(example):

این فرآیند در طول زمان ماده را به حالت ستاره‌ای تبدیل می‌کند.

مثال:

This process stellifies the material over time.

معنی(example):

جادوگر در طول نمایش اشیای معمولی را به حالت ستاره‌ای تبدیل می‌کند.

مثال:

The magician stellifies ordinary objects during the show.

معنی فارسی کلمه stellifies

: معنی stellifies به فارسی

فعلی که به معنای تبدیل کردن چیزی به شکل ستاره‌ها است.