معنی فارسی stickle
B1تأکید کردن بر جزییات یا نکات خاص در یک موقعیت یا موضوع.
To insist on precision or correctness in the details.
- VERB
example
معنی(example):
او مجبور بود بر جزئیات پروژه تأکید کند.
مثال:
He had to stickle on the details of the project.
معنی(example):
مهم است که وقتی درباره شرایط توافق صحبت میکنید، بر روی آن تأکید کنید.
مثال:
It's important to stickle when discussing terms of the agreement.
معنی فارسی کلمه stickle
:
تأکید کردن بر جزییات یا نکات خاص در یک موقعیت یا موضوع.