معنی فارسی stigmatiferous

B1

ایجاد‌کننده یا عامل لکه‌دار شدن، شرایطی که باعث کاهش اعتبار فرد می‌شود.

Causing or producing stigma; having effects that stigmatize individuals or groups.

example
معنی(example):

شرایط لکه‌دار بر سلامت روانی او تأثیر گذاشت.

مثال:

The stigmatiferous conditions affected her mental health.

معنی(example):

محیط‌های لکه‌دار می‌توانند منجر به افزایش اضطراب در میان افراد شوند.

مثال:

Stigmatiferous environments can lead to increased anxiety among individuals.

معنی فارسی کلمه stigmatiferous

: معنی stigmatiferous به فارسی

ایجاد‌کننده یا عامل لکه‌دار شدن، شرایطی که باعث کاهش اعتبار فرد می‌شود.