معنی فارسی stigmaticalness

B1

لکه‌دار بودن، حالتی که فرد یا گروهی به دلایلی مورد قضاوت یا طرد قرار می‌گیرد.

The quality of being stigmatized; the condition of being marked as a social outcast.

example
معنی(example):

خصوصیت لکه‌دار او باعث شد که از هم‌سالانش احساس انزوا کند.

مثال:

His stigmaticalness made him feel isolated from his peers.

معنی(example):

لکه‌دار بودن این مسئله بر بسیاری از افراد در جامعه تأثیر گذاشت.

مثال:

The stigmaticalness of the issue affected many individuals in the community.

معنی فارسی کلمه stigmaticalness

: معنی stigmaticalness به فارسی

لکه‌دار بودن، حالتی که فرد یا گروهی به دلایلی مورد قضاوت یا طرد قرار می‌گیرد.