معنی فارسی stigmatiform

B1

به شکل یا ظاهر لکه‌دار، ویژگی‌هایی که به نوعی به زشتی یا طرد اشاره دارند.

Having the appearance or characteristics of stigma; suggesting social rejection.

example
معنی(example):

خصلت لکه‌دار پدیده غیرقابل انکار بود.

مثال:

The stigmatiform nature of the phenomenon was hard to ignore.

معنی(example):

برخی از ویژگی‌های لکه‌دار با رفتارهای اجتماعی خاصی مرتبط هستند.

مثال:

Certain stigmatiform traits are associated with specific social behaviors.

معنی فارسی کلمه stigmatiform

: معنی stigmatiform به فارسی

به شکل یا ظاهر لکه‌دار، ویژگی‌هایی که به نوعی به زشتی یا طرد اشاره دارند.