معنی فارسی stopback
B1عبارتی برای بازگشت به مکانی خاص.
A phrase indicating a return to a specific location.
- OTHER
example
معنی(example):
او مجبور شد به استاپ بک برگردد تا کیسهاش را برداشت کند.
مثال:
He had to stopback to retrieve his bag.
معنی(example):
راهنمای تور به ما توصیه کرد که برای دیدن غروب آفتاب برگردیم.
مثال:
The tour guide advised us to stopback for the sunset.
معنی فارسی کلمه stopback
:
عبارتی برای بازگشت به مکانی خاص.