معنی فارسی stormfulness
B1وضعیتی که در آن طوفان وجود دارد یا به شدت تغییر میکند، میتواند به حالات عاطفی نیز اشاره کند.
The quality or state of being stormy or tempestuous.
- NOUN
example
معنی(example):
طوفانی بودن شب باعث شده بود که همه بیدار بمانند.
مثال:
The stormfulness of the night kept everyone awake.
معنی(example):
نقاشیهای او طوفانی بودن طبیعت را به تصویر میکشد.
مثال:
His paintings capture the stormfulness of nature.
معنی فارسی کلمه stormfulness
:
وضعیتی که در آن طوفان وجود دارد یا به شدت تغییر میکند، میتواند به حالات عاطفی نیز اشاره کند.