معنی فارسی storminess
B1حالت یا ویژگی طوفانی بودن، معمولاً اشاره به وضعیت آب و هوا یا وضعیتهای پرتنش دارد.
The state of being stormy or turbulent, often relating to weather or heated discussions.
- NOUN
example
معنی(example):
طوفانی بودن هوا قایقها را در بندر نگه داشت.
مثال:
The storminess of the weather kept the boats in the harbor.
معنی(example):
طوفانی بودن بحث به سرعت افزایش یافت.
مثال:
The storminess of the argument escalated quickly.
معنی فارسی کلمه storminess
:
حالت یا ویژگی طوفانی بودن، معمولاً اشاره به وضعیت آب و هوا یا وضعیتهای پرتنش دارد.