معنی فارسی straddleways
B1حرکت یا قرارگیری به صورت عرضی، در میان دو چیز یا در دو طرف یک خط.
In a manner that straddles or is positioned across something.
- OTHER
example
معنی(example):
اسب به صورت عرضی حرکت کرد تا بر روی گلها نرود.
مثال:
The horse moved straddleways to avoid stepping on the flowers.
معنی(example):
آنها به صورت عرضی در طول مسیر باریک قرار گرفتند.
مثال:
They position themselves straddleways across the narrow path.
معنی فارسی کلمه straddleways
:
حرکت یا قرارگیری به صورت عرضی، در میان دو چیز یا در دو طرف یک خط.