معنی فارسی strait-laced
B2سخت‌گیر، کوتاه در رفتار و نظرات در مورد صداقت و اصول.
Having or showing strict moral attitudes.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having narrow views on moral matters; prudish.
معنی(adjective):
Bound with stays.
example
معنی(example):
نگرش سخت‌گیرانه او باعث شد که نتواند از مهمانی لذت ببرد.
مثال:
His strait-laced attitude made it hard for him to enjoy the party.
معنی(example):
او به خاطر اخلاق سخت‌گیرانه و سنت‌های سختگیرانه‌اش شناخته شده بود.
مثال:
She was known for her strait-laced morals and strict traditions.
معنی فارسی کلمه strait-laced
:
سخت‌گیر، کوتاه در رفتار و نظرات در مورد صداقت و اصول.
