معنی فارسی straphead

B1

بند سر، بخشی از یک لباس یا تجهیزات که برای نگه‌داشتن اشیاء به طور محکم استفاده می‌شود.

A type of headwear or mechanism designed to secure items on the head.

example
معنی(example):

او یک بند سر پوشید تا کلاهش را محکم نگه دارد.

مثال:

He wore a straphead to keep his hat secure.

معنی(example):

طراحی بند سر در تجهیزات فضای باز رایج است.

مثال:

The straphead design is common in outdoor gear.

معنی فارسی کلمه straphead

: معنی straphead به فارسی

بند سر، بخشی از یک لباس یا تجهیزات که برای نگه‌داشتن اشیاء به طور محکم استفاده می‌شود.