معنی فارسی stranner
B1یک اصطلاح عامیانه، معمولاً به معنای نشانه یا صدای غیرمعمول.
A term used to describe an unusual or ominous sound or signal.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای استرَنر در فاصله شنیده میشد که چیزی غیرعادی را علامت میزد.
مثال:
The stranner could be heard in the distance, signaling something unusual.
معنی(example):
در افسانهها، استرَنر به عنوان یک نشانه در نظر گرفته میشد.
مثال:
In folklore, the stranner was thought to be an omen.
معنی فارسی کلمه stranner
:
یک اصطلاح عامیانه، معمولاً به معنای نشانه یا صدای غیرمعمول.