معنی فارسی strany
B1مربوط به یک چیز عجیب و گاه ترسناک.
Strange or eerie, often evoking a sense of unease.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چشمانداز استرانی هم زیبا و هم ترسناک بود.
مثال:
The strany landscape was both beautiful and eerie.
معنی(example):
آنها تجربهای استرانی در حین کاوش در خانه متروکه داشتند.
مثال:
They had a strany experience while exploring the abandoned house.
معنی فارسی کلمه strany
:
مربوط به یک چیز عجیب و گاه ترسناک.