معنی فارسی stridulator

B1

دستگاهی که برای تولید و بررسی صداهای جیرجیرکننده به کار می‌رود.

A device used to produce and analyze stridulatory sounds typically made by insects.

example
معنی(example):

از دستگاه جیرجیرک برای مطالعه ارتباط حشرات استفاده شد.

مثال:

The stridulator was used to study insect communication.

معنی(example):

محققان دستگاه جیرجیرکی طراحی کردند تا صداهای گونه‌های مختلف را تحلیل کنند.

مثال:

Researchers designed a stridulator to analyze the sounds of various species.

معنی فارسی کلمه stridulator

: معنی stridulator به فارسی

دستگاهی که برای تولید و بررسی صداهای جیرجیرکننده به کار می‌رود.