معنی فارسی strike a blow against
B1ضربهای وارد کردن به چیزی به معنای مخالفت با آن یا تلاش برای متوقف کردن آن.
To take action against something perceived as wrong or harmful.
- IDIOM
example
معنی(example):
فعالان علیه بیعدالتی ضربهای وارد میکنند.
مثال:
The activists strike a blow against injustice.
معنی(example):
اعتراض به هدف تحمل یک ضربه علیه آلودگی بود.
مثال:
The protest aimed to strike a blow against pollution.
معنی فارسی کلمه strike a blow against
:
ضربهای وارد کردن به چیزی به معنای مخالفت با آن یا تلاش برای متوقف کردن آن.