معنی فارسی strind
B1کشیدن یا ترکیب مواد برای دستیابی به یک نتیجه خاص.
To blend or manipulate materials, especially in artistic contexts.
- VERB
example
معنی(example):
او شروع به کشیدن پارچه کرد تا بافت مورد نظر را بدست آورد.
مثال:
He began to strind the fabric to get the desired texture.
معنی(example):
هنرمند دوست دارد رنگها را با هم ترکیب کند.
مثال:
The artist likes to strind the colors together for a blend.
معنی فارسی کلمه strind
:
کشیدن یا ترکیب مواد برای دستیابی به یک نتیجه خاص.