معنی فارسی stringencies
B2سخت‌گیری‌ها، قوانین یا شرایطی که به شدت اجرا می‌شوند و شرایط را برای افراد یا سازمان‌ها دشوار می‌کنند.
The quality or state of being strict or demanding, especially in regulations or rules.
- NOUN
example
معنی(example):
سخت گیری های این سیاست، انجام کسب و کارها را دشوار کرده است.
مثال:
The stringencies of the policy made it difficult for businesses to operate.
معنی(example):
سخت گیری در قوانین می‌تواند به حفاظت از مصرف کنندگان کمک کند.
مثال:
Stringencies in regulations can help protect consumers.
معنی فارسی کلمه stringencies
:
سخت‌گیری‌ها، قوانین یا شرایطی که به شدت اجرا می‌شوند و شرایط را برای افراد یا سازمان‌ها دشوار می‌کنند.
