معنی فارسی stringency
B2سختگیری یا شدت در اعمال قوانین یا قوانین مالی.
The condition of being strict or severe in requirements or rules.
- NOUN
example
معنی(example):
شدت قوانین جدید بسیاری از کسبوکارها را شگفتزده کرد.
مثال:
The stringency of the new regulations surprised many businesses.
معنی(example):
سختگیری در بودجه میتواند به ثبات مالی منجر شود.
مثال:
Stringency in budgeting can lead to financial stability.
معنی فارسی کلمه stringency
:
سختگیری یا شدت در اعمال قوانین یا قوانین مالی.