معنی فارسی stubbornhearted

B1

شخصی که به نظرات و عقاید خود بسیار پایبند است و به سختی تغییر می‌کند.

Having an inflexible and strong-willed heart; determined.

example
معنی(example):

او به خاطر عزم سرسختش شناخته شده است.

مثال:

He is known for his stubbornhearted determination.

معنی(example):

طبیعت سرسخت او به او کمک می‌کند تا به اهدافش برسد.

مثال:

Her stubbornhearted nature helps her achieve her goals.

معنی فارسی کلمه stubbornhearted

: معنی stubbornhearted به فارسی

شخصی که به نظرات و عقاید خود بسیار پایبند است و به سختی تغییر می‌کند.