معنی فارسی stube
B1محل یا اتاقی سنتی برای نشستن و معاشرت، معمولاً در فرهنگهای خاص.
A cozy room or space used for socializing.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در استوبه جمع شدیم تا با هم چای بخوریم.
مثال:
We gathered in the stube to enjoy tea together.
معنی(example):
استوبه در طول زمستان گرم و دعوتکننده بود.
مثال:
The stube was warm and inviting during the winter.
معنی فارسی کلمه stube
:
محل یا اتاقی سنتی برای نشستن و معاشرت، معمولاً در فرهنگهای خاص.