معنی فارسی stunsle

B1

شگفت‌زده، حالت یا رفتار کسی که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته باشد.

A state of being astounded or amazed.

example
معنی(example):

او وقتی تردستی جادوگر را دید شگفت‌زده شد.

مثال:

He was stunsle when he saw the magician's trick.

معنی(example):

وضعیت شگفت‌زده دختر به هیجان رویداد اضافه کرد.

مثال:

The girl's stunsle demeanor added to the excitement of the event.

معنی فارسی کلمه stunsle

: معنی stunsle به فارسی

شگفت‌زده، حالت یا رفتار کسی که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته باشد.