معنی فارسی sub-categorise
B1زیر دستهبندی کردن، عمل تقسیم یک گروه بزرگتر به گروههای کوچکتر و خاصتر.
To divide a larger category into smaller, more specific categories.
- VERB
example
معنی(example):
معلم از ما خواست که حیوانات را به پستانداران، خزندگان و پرندگان زیر دستهبندی کنیم.
مثال:
The teacher asked us to sub-categorise the animals into mammals, reptiles, and birds.
معنی(example):
برای بهتر درک کردن موضوع، نیاز داریم اطلاعات را زیر دستهبندی کنیم.
مثال:
To understand the topic better, we need to sub-categorise the information.
معنی فارسی کلمه sub-categorise
:
زیر دستهبندی کردن، عمل تقسیم یک گروه بزرگتر به گروههای کوچکتر و خاصتر.