معنی فارسی sub-categorises

B1

زیر دسته‌بندی می‌کند، فعل برای اشاره به تقسیم یک دسته به زیرگروه‌های خاص‌تر.

The act of dividing a larger category into smaller, more specific categories.

example
معنی(example):

او یافته‌های تحقیق خود را بر اساس اهمیت آنها زیر دسته‌بندی می‌کند.

مثال:

She sub-categorises her research findings based on their significance.

معنی(example):

او اغلب مجموعه موسیقی‌اش را بر اساس ژانر و سال زیر دسته‌بندی می‌کند.

مثال:

He often sub-categorises his music collection by genre and year.

معنی فارسی کلمه sub-categorises

: معنی sub-categorises به فارسی

زیر دسته‌بندی می‌کند، فعل برای اشاره به تقسیم یک دسته به زیرگروه‌های خاص‌تر.