معنی فارسی sub-categorising

B1

زیر دسته‌بندی کردن، عمل تقسیم یک گروه بزرگ‌تر به دسته‌های کوچک‌تر و خاص‌تر.

The process of dividing a larger category into smaller, more specific categories.

example
معنی(example):

زیر دسته‌بندی داده‌ها به روشن شدن تجزیه و تحلیل کمک می‌کند.

مثال:

Sub-categorising the data helps to clarify the analysis.

معنی(example):

او از زیر دسته‌بندی مجموعه کتاب‌هایش بر اساس موضوع لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys sub-categorising her book collection by theme.

معنی فارسی کلمه sub-categorising

: معنی sub-categorising به فارسی

زیر دسته‌بندی کردن، عمل تقسیم یک گروه بزرگ‌تر به دسته‌های کوچک‌تر و خاص‌تر.