معنی فارسی subalpine
B2زیرکوهی، ناحیهای که در دامنههای کوهها قرار دارد و معمولاً دارای ارتفاعات پایینتری است نسبت به نواحی Alpine.
Referring to the zone of vegetation occurring below the alpine zone, often characterized by specific plants and climate.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
At the foot of the Alps
معنی(adjective):
At or just below the tree-line
example
معنی(example):
کوهنوردان از مناظر زیرکوهی لذت بردند.
مثال:
The hikers enjoyed the subalpine scenery.
معنی(example):
جنگلهای زیرکوهی در تنوع زیستی غنی هستند.
مثال:
Subalpine forests are rich in biodiversity.
معنی فارسی کلمه subalpine
:
زیرکوهی، ناحیهای که در دامنههای کوهها قرار دارد و معمولاً دارای ارتفاعات پایینتری است نسبت به نواحی Alpine.