معنی فارسی subcommit
B1عمل ارسال یا تسلیم بخشی از یک ارائه یا گزارش بزرگتر.
To submit a portion of a larger report or document.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید گزارش خود را تا هفته آینده ارسال کنیم.
مثال:
We need to subcommit our report by next week.
معنی(example):
زیرمؤلفه یعنی ارسال بخشی از یک ارائه بزرگتر.
مثال:
To subcommit means to submit a part of a larger submission.
معنی فارسی کلمه subcommit
:
عمل ارسال یا تسلیم بخشی از یک ارائه یا گزارش بزرگتر.