معنی فارسی subcompensating

B1

زیر جبران کردن، به معنای ناکافی بودن جبرانی برای کمبودها است.

Acting in a way that fails to make sufficient compensatory adjustments.

example
معنی(example):

تیم در حال زیر جبران کردن کمبود منابع است.

مثال:

The team is subcompensating for the loss of resources.

معنی(example):

او احساس کرد که برای کمبود تجربه‌اش زیر جبران می‌کند.

مثال:

She felt she was subcompensating for her lack of experience.

معنی فارسی کلمه subcompensating

: معنی subcompensating به فارسی

زیر جبران کردن، به معنای ناکافی بودن جبرانی برای کمبودها است.