معنی فارسی subcompensational

B1

زیر جبرانی، وصفی که به ویژگی‌های ناکافی بودن جبران اشاره دارد.

Describing characteristics that relate to insufficient compensation.

example
معنی(example):

جنبه‌های زیر جبرانی تحلیل نادیده گرفته شدند.

مثال:

The subcompensational aspects of the analysis were overlooked.

معنی(example):

رویکرد او ویژگی‌های زیر جبرانی داشت که بر نتیجه تأثیر گذاشت.

مثال:

Her approach had subcompensational characteristics that affected the outcome.

معنی فارسی کلمه subcompensational

: معنی subcompensational به فارسی

زیر جبرانی، وصفی که به ویژگی‌های ناکافی بودن جبران اشاره دارد.