معنی فارسی subcompensative

B1

زیر جبرانی، به مفهوم ناکافی بودن جبرانی در یک فرآیند اشاره دارد.

Referring to actions or methods that inadequately address compensation needs.

example
معنی(example):

دستگاه از یک روش زیر جبرانی برای تنظیم استفاده کرد.

مثال:

The device used a subcompensative method for regulation.

معنی(example):

تصمیمات او اغلب زیر جبرانی بودند و منجر به خطا شدند.

مثال:

His decisions were often subcompensative, leading to errors.

معنی فارسی کلمه subcompensative

: معنی subcompensative به فارسی

زیر جبرانی، به مفهوم ناکافی بودن جبرانی در یک فرآیند اشاره دارد.