معنی فارسی subcontained
B1زیر محصور، اشاره به حالتی دارد که چیزی در درون خود محدود شده و کنترل شده است.
Referring to something that is contained or controlled within a certain boundary.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
انرژی درون هسته رآکتور به صورت زیر محصور بود.
مثال:
The energy was subcontained within the reactor core.
معنی(example):
شیمیاییها به طور زیر محصور شده بودند تا از نشت جلوگیری شود.
مثال:
The chemicals were subcontained to prevent spillage.
معنی فارسی کلمه subcontained
:
زیر محصور، اشاره به حالتی دارد که چیزی در درون خود محدود شده و کنترل شده است.