معنی فارسی subcorneous

B1

به لایه‌ای اشاره دارد که زیر لایه شاخی پوست قرار دارد.

Referring to a layer situated beneath the horny layer of the skin.

example
معنی(example):

پوست حیوان لایه‌ای زیر شاخی داشت که از آن محافظت می‌کرد.

مثال:

The animal's skin had a subcorneous layer that protected it.

معنی(example):

بافت‌های زیر شاخی نقش مهمی در حفاظت از بدن ایفا می‌کنند.

مثال:

Subcorneous tissues play an important role in body protection.

معنی فارسی کلمه subcorneous

: معنی subcorneous به فارسی

به لایه‌ای اشاره دارد که زیر لایه شاخی پوست قرار دارد.