معنی فارسی subcornual

B1

به ناحیه‌ای اشاره دارد که زیر شاخک‌ها یا شاخ‌ها واقع شده است.

Referring to the area located beneath the horns.

example
معنی(example):

رشدهای زیر شاخی به منظور نگرانی‌های بهداشتی مورد بررسی قرار گرفتند.

مثال:

The subcornual growths were examined for health concerns.

معنی(example):

دامپزشکان به طور معمول مناطق زیر شاخی را در حیوانات ارزیابی می‌کنند.

مثال:

Veterinarians commonly assess subcornual areas in animals.

معنی فارسی کلمه subcornual

: معنی subcornual به فارسی

به ناحیه‌ای اشاره دارد که زیر شاخک‌ها یا شاخ‌ها واقع شده است.