معنی فارسی subfacies

B2

زیرچهره، یک نوع فرعی از چهره یا نوع خاصی از ساختار زمین‌شناسی که خصوصیات خاصی داشته باشد.

A minor or subordinate face or type within a geological context, representing specific characteristics.

example
معنی(example):

زمین‌شناس زیرچهره‌های لایه سنگ را مطالعه کرد.

مثال:

The geologist studied the subfacies of the rock layer.

معنی(example):

هر زیرچهره ویژگی‌های مختلفی را نشان می‌دهد.

مثال:

Each subfacies shows different characteristics.

معنی فارسی کلمه subfacies

: معنی subfacies به فارسی

زیرچهره، یک نوع فرعی از چهره یا نوع خاصی از ساختار زمین‌شناسی که خصوصیات خاصی داشته باشد.