معنی فارسی subglobosity

B1

حالت یا ویژگی داشتن شکل زیرگلوبوز، به طور کلی در توصیف اشیاء و میوه‌ها به کار می‌رود.

The quality or state of being subglobose.

example
معنی(example):

زیرگلوبوزی سیب باعث شده بود تا حمل آن آسان باشد.

مثال:

The subglobosity of the apple made it easy to carry.

معنی(example):

دانشمندان به بررسی زیرگلوبوزی انواع مختلف دانه‌ها پرداختند.

مثال:

Scientists studied the subglobosity of various seed types.

معنی فارسی کلمه subglobosity

: معنی subglobosity به فارسی

حالت یا ویژگی داشتن شکل زیرگلوبوز، به طور کلی در توصیف اشیاء و میوه‌ها به کار می‌رود.