معنی فارسی subincandescent

B2

فرورفتگی به معنای نوعی نور ساطع شده است که به شدت قابل مشاهده است.

Referring to light that is emitted when a substance is heated sufficiently.

example
معنی(example):

لامپ فرکانس فرورفته نوری گرم ایجاد کرد.

مثال:

The subincandescent bulb emitted a warm glow.

معنی(example):

رنگ‌های فرورفته می‌توانند جو اتاق را بهبود ببخشند.

مثال:

Subincandescent colors can enhance the ambiance of a room.

معنی فارسی کلمه subincandescent

: معنی subincandescent به فارسی

فرورفتگی به معنای نوعی نور ساطع شده است که به شدت قابل مشاهده است.