معنی فارسی subindividual
B2زیر فرد، فردی که بخشی از یک گروه بزرگتر است و ممکن است ویژگیهای خاص خود را داشته باشد.
An individual that is part of a larger group and may possess distinct characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
هر زیر فردی بررسی میشود تا رفتار گروهی را درک کند.
مثال:
Each subindividual is studied to understand group behavior.
معنی(example):
تفاوتهای زیر فردی میتواند بر نتایج کلی مطالعه تأثیر بگذارد.
مثال:
Subindividual differences can impact the overall results of the study.
معنی فارسی کلمه subindividual
:
زیر فرد، فردی که بخشی از یک گروه بزرگتر است و ممکن است ویژگیهای خاص خود را داشته باشد.