معنی فارسی subjecthood

B1

هویت یا وضعیت یک شخص به عنوان یک موضوع.

The state or quality of being a subject.

example
معنی(example):

هویت موضوعی دانش آموز توسط معلم شناسایی شد.

مثال:

The subjecthood of the student was recognized by the teacher.

معنی(example):

در فلسفه، هویت موضوعی یک مفهوم پیچیده است.

مثال:

In philosophy, subjecthood is a complex concept.

معنی فارسی کلمه subjecthood

: معنی subjecthood به فارسی

هویت یا وضعیت یک شخص به عنوان یک موضوع.